همه مشکلات، همان عروسک پنج سالگی هستند...

سلام دوستای عزیزم خیلی وقتا واسمون مشکلاتی پیش میاد و ما اونقدر فکر و ذهنمون رو محدود به اون مشکل میکنیم که قدرت تصمیم گیری رو به کل از ما میگیره در صورتی که در گذر زمان مشکله اون لحظمون به کل از ذهنمون پاک میشه و شاید اصلا بهش فکر نکنیم . پس چرا اینقدر خودمونو اذیت میکنیم؟ چرا به جای این همه سرزنش و افکار پوچ سعی نمیکنیم که از اون لحظه از زندگیمون نهایت استفاده رو کنیم؟ استفاده ی مثبت ! در راستای همون اهداف و علایقی داریم ...

یاد بگیریم که اینقدر زندگی رو سخت نکنیم واسه خودمون

عروسکی که در پنج سالگی خراب شد و کلی غصه اش را خوردیم، در ده سالگی دیگر اصلا مهم نیست.

نمره امتحانی که در دبیرستان کم شدیم و آنقدر به خاطرش اشک ریختیم و روزگارمان را تلخ کرد در دوران دانشگاه هیچ اهمیتی ندارد و کلا فراموش شده است.

آدمی که در اولین سال دانشگاه آنقدر به خاطرش غصه خوردیم و اشک ریختیم و بعد فهمیدیم ارزشش را نداشته و دنیایمان ویران شد ، در سی سالگی تبدیل به غباری از یک خاطره دورِ دورِ دور شده که حتی ناراحتمان هم نمیکند ...!!

و چکی که برای پاس کردنش در سی سالگی آنقدر استرس و بی خوابی کشیدیم، در چهل سالگی یک کاغذ پاره بی ارزش و فراموش شده است.

پس یقین داشته باش که مشکل امروزت، اینقدرها هم که فکر میکنی بزرگ نیست، این یکی هم حل می شود، میگذرد و تمام میشود، غصه خوردن برای این یکی هم همان قدر احمقانه است که در سی سالگی برای خراب شدن عروسک پنج سالگی ات غصه بخوری !!!

همه مشکلات، همان عروسک پنج سالگی هستند ...